9 اسلاید پست توسط: 🕯ŠŘĂ انتشار: 5 روز پیش 24 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر عزیز!امیدوارم از گزینش این پست راضی بوده و دایره ی اطلاعات عمومیتان گسترده تر گردد.اگر از عنوان پست کنجکاو شده اید تا انتهای پست را مطالعه فرمایید.سپاس!
تصویر فرهنگی گربهها و رابطه آنها با انسان قدیمی است و به بیش از 9500 سال قبل بازمیگردد. گربهها در تاریخ بسیاری از ملل مطرح هستند، موضوع افسانهها هستند و موضوع مورد علاقه هنرمندان و نویسندگان هستند.در حالی که تاریخ دقیق تعامل انسان با گربه ها هنوز تا حدودی مبهم است، یک گور کم عمق کشف شده در سال 1983 در قبرس، مربوط به 7500 سال قبل از میلاد، در دوران نوسنگی، حاوی اسکلت یک انسان است که به صورت تشریفاتی با ابزار سنگی دفن شده است، یک توده از اکسید آهن و یک مشت صدف دریایی. در گور کوچک خود در فاصله 40 سانتیمتری (18 اینچ) از قبر انسان، گربهای هشت ماهه بود که بدنش در جهت غرب در جهت اسکلت انسان قرار داشت. گربه ها بومی قبرس نیستند. این شواهدی است که نشان میدهد گربهها درست زمانی که بشر در حال ایجاد اولین سکونتگاهها در بخشی از خاورمیانه به نام هلال بارور بود رام میشد.اصل و نسب گربه های امروزی به حدود 4500 سال قبل از میلاد می رسد و طبق یک مطالعه اخیر از اروپا و آسیای جنوب شرقی آمده است.گربههای مدرن از دو خط اصلی ریشه میگیرند.
گربهها که در مصر باستان به عنوان مائو شناخته میشدند، نقش زیادی در جامعه مصر باستان داشتند. آنها با الهههای ایزیس و باستت مرتبط بودند.گربهها حیوانات مقدسی بودند و الهه باستت اغلب به شکل گربه به تصویر کشیده میشد که گاهی جنبه جنگی شیر را به خود میگرفت. یک گربه خانگی مرد، تمام خانواده عزاداری می کردند و ابروهای خود را می تراشیدند.خانوادهها گربههای مردهشان را به شهر مقدس Bubastis بردند، جایی که آنها را مومیایی کردند و در مخزنهای مقدس دفن کردند.
در اساطیر نورس، الهه فریجا با گربهها مرتبط بود. کشاورزان با گذاشتن تشت های شیر در مزارع خود برای همراهان گربه مخصوص فریا، دو گربه خاکستری که با او می جنگیدند و ارابه او را می کشیدند، به دنبال محافظت از محصولات خود بودند.فولکلور مربوط به اوایل سال 1607 می گوید که یک گربه نوزاد تازه متولد شده را با گذاشتن بینی خود به دهان کودک خفه می کند و نفس نوزاد را می مکد.گربههای سیاه معمولاً در ایالات متحده و اروپای غربی بدشانس هستند و در بریتانیا خوش شانس هستند.در کشور اخیر، ورود گربه سیاه به خانه یا کشتی، فال نیک است و زن ملوان باید برای امنیت شوهرش در دریا، گربه سیاه داشته باشد.در جاهای دیگر، اگر یک گربه سیاه از مسیر شخصی عبور کند، بدشانسی تلقی می شود. گربه های سیاه با مرگ و تاریکی همراه بوده اند.گربههای سفید، که رنگ ارواح دارند، برعکس در بریتانیا بدشانس هستند، در حالی که گربههای لاکپشتی خوش شانس هستند.این افسانه رایج است که گربه ها نه جان دارند.این ادای احترام به دوام درک شده آنها، عدم غریزه ظاهری گهگاهی آنها برای حفظ خود، و توانایی ظاهری آنها برای زنده ماندن از سقوط هایی است که برای حیوانات دیگر کشنده است.گربه های اهلی احتمالاً اولین بار در قرن پنجم قبل از میلاد توسط فنیقی ها به یونان و جنوب ایتالیا معرفی شدند.اولین شواهد غیرقابل انکار یونانی ها از داشتن گربه های خانگی از دو سکه از Magna Graecia مربوط به اواسط قرن پنجم قبل از میلاد بدست می آید که نشان می دهد Iokastos و Phalanthos، بنیانگذاران افسانه ای Rhegion و Taras به ترتیب با گربه های خانگی خود بازی می کنند.به نظر میرسد گربههای خانگی در میان یونانیان و رومیهای باستان بسیار نادر بودهاند؛مورخ یونانی هرودوت از گربههای خانگی در مصر ابراز حیرت کرد، زیرا او تنها گربههای وحشی را دیده بود.حتی در زمانهای بعدی، راسوها معمولاً بهعنوان حیوان خانگی نگهداری میشدند و راسوها، نه گربهها، بهعنوان قاتل جوندگان ایدهآل دیده میشدند.کلمه رایج یونانی باستان برای «گربه» ailouros به معنای «چیزی با دم تکاندهنده» بود،اما این کلمه را میتوان به هر یک از «گوشتخواران مختلف دم درازی که برای گرفتن موش نگهداری میشوند» نیز اطلاق کرد. ".در ادبیات یونان باستان به ندرت از گربهها نام برده میشو،اما ارسطو در تاریخ حیوانات خود خاطرنشان میکند که «گربههای ماده بهطور طبیعی خشن هستند».بوها می توانست آنها را دیوانه کند.پلینی آنها را با شهوت پیوند داد و ازوپ را با حیله گری و حیله گری پیوند داد.
۲.پادشاه قرون وسطایی ولز، هیول ددا (خوب) قانونی را تصویب کرد که کشتن یا آسیب رساندن به گربه را غیرقانونی میداند.در یپرس قرون وسطی، از گربهها در ماههای زمستان برای کنترل حیوانات موذی استفاده میشد که پشمهای ذخیرهشده در طبقات بالایی تالار پارچهای (Lakenhall) را آلوده میکردند. در شروع گرمایش بهاری، پس از فروش پشم، گربهها را از برج ناقوس به میدان شهر پایین انداختند، که ظاهراً نماد "کشتن دانشگاهیان شرور" بود. در کتنستوت امروز (رژه گربهها)، این به پرتاب گربههای پشمی از بالای خانهها تبدیل شد و همچنین مردم قرون وسطی اغلب به نشانه خوش شانسی پشم را میمکیدند.در رنسانس، اغلب تصور میشد که گربهها بهعنوان آشنای جادوگران در انگلستان هستند (برای مثال، گریمالکین، اولین جادوگر آشنا در صحنه آغازین معروف مکبث)، و در طول جشنها گاهی اوقات زنده زنده سوزانده میشوند یا به بیرون پرتاب میشوند. ساختمان ها.گربه ها در داستان های عامیانه مانند گربه چکمه پوش به شخصیت های محبوب و دلسوز تبدیل شدند.یکی از داستانهای عامیانه انگلیسی که در آن به گربهای نقش دوستی که به او خیانت شده است داده میشود، دیک ویتینگتون و گربهاش است که برای بسیاری از آثار صحنهای، از جمله نمایشنامه، کمدیهای موزیکال و پانتومیم اقتباس شده است. داستان درباره پسری فقیر در قرن چهاردهم است که بر اساس زندگی واقعی ریچارد ویتینگتون ساخته شده است که به دلیل تواناییهای گربهاش تبدیل به یک تاجر ثروتمند و در نهایت شهردار لندن میشود. هیچ مدرک تاریخی دال بر اینکه ویتینگتون گربه داشته است وجود ندارد.در داستان، دیک ویتینگتون، یک یتیم فقیر در خانه بزرگ آقای فیتزوارن، یک تاجر ثروتمند، کار پیدا می کند. دیک در اتاق کوچکش که پر از موش است، گربه ای به دست می آورد که موش ها را بیرون می کند. روزی آقای فیتزوارن از خادمانش پرسید که آیا مایلند چیزی را در کشتی او بفرستند و به بندری دور سفر کنند تا با طلا معامله کنند. دیک تصمیم گرفت تنها دوست صمیمی خود، گربه اش را بفروشد. در دادگاه دور، گربه دیک با راندن حیوانات موذی بسیار دردسرساز از دربار سلطنتی تبدیل به یک قهرمان شده بود. وقتی کشتی فیتزوارن بازگشت، مملو از ثروت بود. دیک مرد ثروتمندی بود. او در تجارت خود به آقای فیتزوارن پیوست و با دخترش آلیس ازدواج کرد و به مرور زمان شهردار لندن شد.
۳.یونانیها بعداً الهه آرتمیس خود را با الهه مصری باستت ترکیب کردند و ارتباط باستت با گربهها را پذیرفتند و آنها را به آرتمیس نسبت دادند. (معادل رومی آرتمیس) به گربه تبدیل میشود.گربهها در نهایت موشها را به عنوان کنترل آفات انتخابی جابهجا کردند، زیرا داشتن آنها در اطراف خانه خوشایندتر بود و شکارچی مشتاقتر موش بود.در طول قرون وسطی، بسیاری از معاشرت های آرتمیس با گربه ها به مریم باکره پیوند زده شد.گربهها اغلب در نمادهای بشارت و خانواده مقدس نشان داده میشوند و بر اساس فولکلور ایتالیایی، در همان شبی که مریم عیسی را به دنیا آورد، گربهای در بیتلحم یک بچه گربه به دنیا آورد.وایکینگ ها از گربه ها به عنوان صید و همراه موش استفاده می کردند. یک شعر قدیمی ایرلندی در مورد یک نویسنده (راهب) و گربهاش، پانگور بان، در نسخه خطی قرن نهم یافت شد. Pangur Bán، "پنگور سفید"، نام گربه است، Pangur به معنی "پرتر". نویسنده در هشت بیت چهار سطر، شکار شاد گربه را با فعالیت های علمی خود مقایسه می کند. من و پنگور بان گربه ام، این یک وظیفه مشابه است:شکار موش لذت اوست، شکار کلمات من تمام شب می نشینم.
بر خلاف کشورهای غربی، گربه ها برای قرن ها در روسیه خوش شانس محسوب می شدند. گفته می شود که داشتن گربه، و به ویژه اجازه دادن به خانه جدید قبل از نقل مکان انسان ها،اقبال خوبی به همراه دارد.گربه ها در مسیحیت ارتدوکس تنها حیواناتی هستند که اجازه ورود به معابد را دارند. همچنین، گربه ها یک ویژگی جدایی ناپذیر از صومعه های ارتدکس روسیه بودند. طبق قوانین روسیه، جریمه هنگفتی برای کشتن گربه، مانند اسب یا گاو، در نظر گرفته شد. بسیاری از گربهها از زمان سلطنت امپراطور الیزابت، زمانی که شهر کازان در تاتارستان، پنج تا از بهترین موشهای خود را برای کنترل مشکل جوندگان کاخ معرفی کردند، بهطور مداوم از موزه هرمیتاژ/کاخ زمستانی محافظت میکنند.آنها زندگی متنعم داشتند و حتی تا انقلاب اکتبر خادمان ویژه داشتند و پس از آن توسط داوطلبان مراقبت می شدند. اکنون، آنها دوباره توسط کارمندان مراقبت می شوند. در روسیه امروزی گروهی از گربه ها در ارمیتاژ در سن پترزبورگ وجود دارد. آنها منشی مطبوعاتی خود را دارند و حدود 74 گربه از هر دو جنس در موزه پرسه می زنند.
گربههایی که در دوران سلسله سونگ چینی، حیوانات خانگی مورد علاقهشان بودند، گربههای مو بلند برای صید موشها، و گربههایی با خز زرد و سفید به نام «شیر گربه» بودند که صرفاً بهعنوان حیوانات خانگی بامزه ارزیابی میشدند گربهها را میتوان با اقلامی که از بازار خریداری میکردند، مانند «لانههای گربه» نوازش کرد و اغلب با ماهیهایی که در بازار بهطور خاص برای گربهها تبلیغ میشد، تغذیه میشدند.در فولکلور ژاپنی، گربهها اغلب بهعنوان موجودات فراطبیعی یا کایبیو (かいびょう، "گربه عجیب") به تصویر کشیده میشوند.مانکینکو ژاپن مجسمهای است که اغلب تصور میشود برای صاحبش خوش شانسی میآورد. به معنای واقعی کلمه گربه اشاره گر، اغلب در انگلیسی به عنوان گربه "خوشبخت" یا "موفقیت خوب" نامیده می شود. معمولاً گربه ای نشسته است که یکی از پنجه هایش را بالا و خم کرده است. افسانهای در ژاپن میگوید که گربهای با پنجه برای صاحبخانه ژاپنی تکان میدهد، او با این حرکت مجذوب خود شد و به سمت آن رفت. چند ثانیه بعد صاعقه ای به جایی برخورد کرد که صاحبخانه قبلاً ایستاده بود.صاحبخانه خوش شانسی خود را ناشی از اقدام تصادفی گربه دانست. نمادی از خوش شانسی است، از این رو، بیشتر در کسب و کارها جذب پول دیده می شود. در ژاپن، تکان دادن دست یک حرکت "بیا اینجا" است، بنابراین گربه به مشتریان اشاره می کند.
۲.همچنین یک زیارتگاه گربه کوچک (neko jinja (猫神社)) در وسط جزیره تاشیروجیما ساخته شده است. در گذشته، ساکنان جزیره، کرمهای ابریشم را برای ابریشم پرورش میدادند و گربهها را به منظور حفظ جمعیت موش نگهداری میکردند (زیرا موشها شکارچی طبیعی کرمهای ابریشم هستند). ماهیگیری با تور ثابت پس از دوره ادو در جزیره رایج بود و ماهیگیران مناطق دیگر می آمدند و شب را در جزیره می ماندند. گربهها به مسافرخانههایی میرفتند که ماهیگیران در آن اقامت داشتند و برای ضایعات التماس میکردند. با گذشت زمان، ماهیگیران به گربه ها علاقه پیدا کردند و گربه ها را از نزدیک مشاهده می کردند و اعمال آنها را به عنوان پیش بینی آب و هوا و الگوهای ماهی تفسیر می کردند. یک روز، زمانی که ماهیگیران مشغول جمعآوری سنگها برای استفاده با تورهای ثابت بودند، یک سنگ سرگردان سقوط کرد و یکی از گربهها را کشت. ماهیگیران با احساس تأسف برای از دست دادن گربه، آن را دفن کردند و در این مکان در جزیره نگهداری کردند.با این حال، این تنها زیارتگاه گربه ها در ژاپن نیست. موارد دیگر عبارتند از Nambujinja در استان نیگاتا و یکی در ورودی شهر کیوتانگو، کیوتو.یکی دیگر از افسانههای ژاپنی گربهها، نکوماتا است: وقتی یک گربه تا سن خاصی زندگی میکند، دم دیگری رشد میکند و میتواند بایستد و به زبان انسانی صحبت کند. Hello Kitty، ایجاد شده توسط یوکو یاماگوچی، یک نماد گربه معاصر است. این کاراکتر اولین بار در سال 1974 ظاهر شد و از آن زمان به یکی از عناصر اصلی فرهنگ ژاپنی تبدیل شده است. کالا در سراسر جهان در دسترس است. طبق گفته سانریو، مجوز رسمی، طراح و تولید کننده کالای Hello Kitty، این شخصیت نسخه کارتونی یک دختر بچه است. در زندگی داستانی خود، او اهل حومه لندن و بخشی از جهان Sanrio است.
اگرچه هیچ گونه ای در اسلام مقدس نیست، گربه ها مورد احترام مسلمانان هستند. برخی از نویسندگان غربی بیان کرده اند که محمد گربه مورد علاقه ای به نام موئزا داشت.گزارش شده است که او به قدری گربه ها را دوست داشت که "به جای مزاحم کسی که روی آن می خوابید، بدون شنل خود کار می کرد".این داستان در نویسندگان اولیه مسلمان منشأ ندارد، و به نظر میرسد که داستان یکی از قدیسهای صوفی متأخر، احمد الرفاعی، قرنها پس از محمد را اشتباه گرفته است.گربهها نیز در فرهنگ مدرن نقش برجستهای دارند.برای مثال،گربهای به نام میمسی توسط MTM Enterprises بهعنوان طلسم و ویژگیهایی در لوگوی آنها بهعنوان جعلی از شیر MGM استفاده شد.تا سال 1990،نیویورک تایمز گفت که گربهها به محبوبترین سوژهای تبدیل شدهاند که در اقلام هدیه (مانند زیر لیوانی، دستمال، جواهرات، و قفسههای کتاب)به تصویر کشیده میشود و تخمین زده میشود که 1000 فروشگاه در ایالات متحده چیزی جز اقلام مربوط به گربه نمیفروشند.در اینترنت، گربهها اغلب بهعنوان میم و سایر طنز ظاهر میشوند. و در رسانه های اجتماعی مردم اغلب تصاویری از گربه های خود ارسال می کنند.
9 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
14 لایک
#Adventure in the world of youkai episode به این کانال یوتیوب سر بزنید
ویژه شدنش مبارکک
مرسی فدات شم💕🌷
واقعا ارزش ویژه شدنو داره
وااای فحیننسنس💕💕💕💕💕
عالیی بود سراقلی
فدات رایاقلی💕💕💕
به به پست جدید
به به پروف جدییید🫡💞
اکم چطور شد
زیببا💕
عالی بودش👀❤
خسته نباشی:))))))))
ممنووونم❤️🩹❤️🩹❤️🩹